استاد نورعلی تابنده، قطب ما درویشان گنابادی، در اعتراض به ممنوعیت ملاقات درویشان با او و نگرانی از وضعیت درویشان زندانی، از چند روز پیش دست به اعتصاب غذا و دارو زده است. مجذوبعلی شاه خواستار رسیدگی فوری به وضعیت درویشان گنابادی در زندان است.
به دنبال انتشار خبر امتناع از خوردن غذا و دارو از سوی دکتر نورعلی تابنده»، قطب دراویش گنابادی، پس از ترخیص از بیمارستان جمعی از دراویش زندانی در زندان فشافویه (تهران بزرگ) اقدام به اعتصاب غذای دسته جمعی کردند.
محمد شریفی مقدم و دهها درویش حاضر در بند امن زندان فشافویه، در تماسی از این زندان، ضمن اعلام اعتصاب غذای خود گفتهاند: ما جمعی از درویشان زندانی در اعتراض به اخبار و وضعیت نگران کنندهی قطب درویشان آقای نورعلی تابنده و رفع محدودیتهای ایشان و بازگشایی حسینیه و مجالس درویشی دست از دارو و غذا خواهیم کشید.»
این منابع میگویند در پی بسته شدن حسینیههای دراویش در سراسر ایران، جلسات ملاقات و گفتگوی رودروری دکتر تابنده با دراویش لغو شده است.
دکتر نورعلی تابنده اکنون در سن ۹۳ سالگی در اعتراض به لغو ملاقاتها و همچنین نگرانی از وضعیت دروایش زندانی در زندان فشافویه از خوردن غذا و همچنین گرفتن دارو امتناع کرده است.
اسامی دراویشی که اعلام اعتصاب غذا کردهاند تا لحظه تنظیم این خبر به این شرح است:
۱- احمد ایرانی خواه
۲- سعید دوراندیش
۳- مرتضی کنگرلو
۴- صالح الدین مرادی سروستانی
۵- کسری نوری
۶- سینا انتصاری
۷- رضا انتصاری
۸- مصطفی عبدی
۹- سخاوت سلیمی
۱۰- رسول هویدا
۱۱-عباس دهقان
۱۲- جواد خمیس آبادی
۱۳- مجتبی بیرانوند
۱۴- سعید سلطان پور
۱۵-محمدرضا درویشی
۱۶-حیدر تیموری
۱۷- محسن مقدسی
۱۸- فرامرز مانگری
Dozens of Sufi Gonabadi dervishes, a persecuted religious minority in Iran, have been sentenced to lengthy prison terms since mass protests in February 20 turned violent, resulting in the deaths of five members of Iran’s armed forces and one Sufi protester. Many dervishes are in jail today without access to counsel or medical treatment, being subjected to inhumane forms of punishment including beatings and prolonged periods of solitary confinement. Iran should allow these dervishes access to counsel and public, fair trials. They should also be treated humanely in the prisons and allowed access to medical treatment.
در سال های اخیر بسياري از دراويش به شلاق و زندان محکوم شده اند. همچنين تعدادی از خانه ها و حسينيه هاي آنها نيز توسط مقامات و نيروهاي خودسر تخریب گشته است. وکلایی هم که دفاع از دراویش صوفی را بر عهده داشتهاند، به زندان محکوم شدند. شرم بر رژیم اسلامی ایران
In recent years Sufis have been sentenced to lashings and imprisoned. Several of their houses of worship have been demolished by authorities. also lawyers who defended Sufi dervishes have been sentenced to jail. shame on Islamic regime of Iran.
آنچه در ایران امروز میگذرد، چیزی نیست جز نمایش عریان و بیپرده تراژدی تلخ دخالت نهاد دین و ت در حکومت. این سخن را فقط منتقدان سکولار حکومت دینی به میان نمیکشند. بسیاری از اندیشمندان مسلمان و بخشهایی از تی که به نقد حکومت دینی روی آوردهاند به همین جمعبندی مهم رسیدهاند. این گرایش در دو دهه گذشته بهویژه پس از گسترش بیسابقه آسیبهای اجتماعی و فساد، شکست پروژههای اصلاحطلبانه درون حکومتی و نیز ناکام ماندن رو به فزونی گذاشتهاست. نگاهی به نوشتههای آنها نشان میدهد که شماری سالهاست به این نکته اساسی پی بردهاند که دخالت دین در حکومت هم جامعه را به تباهی میکشاند و هم دین مردم را.
What is going on in today's Iran is nothing more than a naked manifestation of the bitter tragedy of the intervention of the institution of religion and clergy in government.This is not just about secular critics of religious rule. Many Muslim scholars and sections of the clergy who have criticized religious rule have come to this important conclusion. This tendency has increased in the last two decades, especially after the unprecedented spread of social damage and corruption, the failure of reformist intra-state projects and the failure of the Green Movement. A look at their writings shows that for many years they have realized that the interference of religion in government is destroying both society and religion.
در ایران امروز، سخن گفتن از عدالت، حقوق شهروندی و رعایت قانون در دادگاهها همه معنای خود را از دست داده است. سرکوب و بازداشت منتقدین، ازار اقلیتها، نگهداشتن غیرقانونی افراد در زندان بدون محاکمه و وکیل، شکنجه و آزار زندانیان، اعترافگیری با زور و شکنجه، بیاعتنایی به حقوق قربانیان، محدودیت برای وکلا یا دستگیری و محاکمه آنها، دادگاههای غیر شفاف در عمل قوه قضائیه را به بازیچه نهادهای قدرت و بازوی سرکوب نیروهای امنیتی تبدیل کردهاست. جالب این است که حکومت دینی با ادعای اجرا کردن دستورات الهی» نه تنها نتوانسته مانع از گسترش فساد و سقوط اخلاقی در جامعه شود، که خود ت و دیندارانی که گاه جای مهر بهروی پیشانی دارند و نماز و روزهشان ترک نمیشود به مهرههای اصلی فساد تبدیل شدهاند. فساد نظاممند بدون مشارکت گسترده مسئولین مکتبی، امامان جمعه، قضات و غیر قوه قضائیه، شورای نگهبان، بیت رهبری»، نمایندگان مجلس، دستگاه دولتی و سرداران و نظامیان و آقازادهها نمیتوانست شکل گیرد.
Speaking of Justice, civil rights, and full of law has lost its true state of meaningfulness. Suppressing critics, assaulting minorities, detention of people without access to lawful process, torturing prisoners, forced confessions, neglecting victims' rights, putting restrictions on lawyers and/or arresting them, and disingenuous proceedings has mad the judicial body a pawn for powerful institution leveraging suppression.
اعدامها در ایران، دو دوران دولت نیز شدت یافته و بر خلاف ادعای دولت بنفش، فضای امنیتی و ارعاب و صدور احکام غیر منصفانه برای فعالان مدنی تداوم یافته است . به نظرم صدور و اجرای حکم اعدام، همان قتل عمد دولتی است. اعدام جنایت سازمان یافته و آگاهانه دولت و نهادهای قدرت علیه مردم بیدفاع است. قربانیان اعدام هر که باشند، در این واقعیت تغییری نمیدهد که جمهوری اسلامی بخاطر ارعاب جامعه و گستراندن چتر اختناق اعدام میکند. اعدام نه مجازات” است و نه با رایج بودن قانون اعدام هیچگونه عدالتی” در جامعه اجرا میشود. ما باید برای الغای بی قید و شرط مجازات اعدام تلاش کنیم و از جنبش برای لغو اعدام در ایران و هر جای جهان قاطعانه حمایت کنیم. مبارزه با مجازات اعدام و متوقف کردن آن مستم یک تلاش گسترده و سراسری برای درهم کوبیدن ماشین جنایت اسلامی است. تلاش و مبارزه برای لغو اعدام را گسترش دهیم، رژیم اسلامی ایران هر هشت ساعت یک نفر را اعدام می کند… از جامعه جهانی کمک بخواهیم.
Execution is a deliberate government murder. rise against the execution and human rights abuses by the Islamic Republic of Iran.
Executions in Iran have also aggravated during the course of the two periods of Hassan Rouhani's government, and contrary to purple government claims, the security environment, intimidation and the issuance of unfair sentences for civil rights activists have continued. In my opinion, the issuance and execution of the death sentence is the deliberate state-sponsored murder. The execution is both organized and deliberate crime of the state and the institutions of power against the defenseless people. Whoever the victims of the death penalty is, the fact does not change t that the Islamic Republic uses execution as a means for intimidating the society and expanding its umbrella. Execution is neither a "punishment" nor a means to expand justice in society. We must work for the unconditional abolition of the death penalty and strongly support the movement to abolish executions in Iran and anywhere in the world. Combating the death penalty and stopping it requires a major and comprehensive effort to smash the death machine of Islamic crime.
Extend the struggle for the abolition of executions, the Islamic regime of Iran executes a person every eight hours . We should ask the international community for help.
درباره این سایت